Tuesday, January 5, 2010

عزرائيل


عزرائيل:فضاحتي كه بر سر اين ملت آوردي كه غير از تو بر سر اين مردم آورد نابغه دهر؟



آقاي نارسيس:ببخشيد اين سوال چند گزينه دارد؟



عزرائيل:جمع كن اين پرو بازيو من خودم آخرشم داداش ميخواي منم سياه كني؟

من خودم آخر كارم



آقاي نارسيس:"آهان گفتم سر زبونمه نكنه خودتي ناقلا تويي كه سر وقت هر ابولبشري كه ميره يارو جونش در ميره



عزرائيل:اما خيليايي كه من رفته بودم سراغشون زودتر از من چماقدارهاي تورو ديده بودند



آقاي نارسيس:اشتباه ميكني عيب نداره آخه پير شدي من و چماقدار اشتباه نكن اونا همشون به مرگ طبيعي اما مشكوك مردن با اين تفاوت كه زودتر از موعد مردن اونم دقت كني ميبيني مشكوك بوده



عزرائيل:نه واقعا سر دسته هرچي سياه كاره تويي

آقاي نارسيس:بيا زود اعتراف كن پرونده تو ميدم دست( قاضي م .الف) جرمت كمتر ميشه زودتر اين برگه رو امضاء كن



آقاي نارسيس:الو بهرام سيبيل آب دستته بذار زمين يه نفره كه بايد به مرگ بسيار طبيعي بكشيش چون يارو خودش عزرائيله


3 comments:

يك صداي بي‌صدا said...

سلام

روز به روز بهتر از ديروز مي‌نويسي
كي مي‌شه خود حضرت نارسيس به مرگ طبيعي اما مشكوك به درك واصل بشن؟

شبانه said...

خیلی حال کردم با این یکی
منم موافقم روز به روز بهتر مینویسی :)

sia said...

سلام

منزل نو مبارک

دم وبلاگ شما هم گرو